لوگو گروه آموزشی پژوهشی علمی‌نو

راهنمای جامع چارچوب Estimand | اصول نگارش مقاله کارآزمایی بالینی

تاریخ انتشار: 1404/04/15 - 13:07 |

زمان مطالعه: 40 دقیقه

راهنمای جامع چارچوب Estimand | اصول نگارش مقاله کارآزمایی بالینی
فهرست مطالب

    طراحی مطالعات بالینی، به‌ویژه کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی‌شده، نیازمند تعریف دقیق و شفاف از هدف اصلی پژوهش است. برای سال‌ها، این تعریف در سطح کلی مانند «بررسی اثربخشی دارو» باقی می‌ماند، بی‌آنکه مشخص شود چه چیزی دقیقاً باید تخمین زده شود و در مواجهه با پیچیدگی‌های عملی مانند قطع مصرف دارو یا استفاده از درمان‌های جایگزین چه تصمیماتی اتخاذ شده است.
    چارچوب Estimand که در به‌روزرسانی مهم ICH E9(R1) معرفی شده، پاسخی ساخت‌یافته به این نیاز است. این چارچوب پژوهشگر را وادار می‌کند که نه‌تنها سؤال پژوهش، بلکه شیوه دقیق تحلیل و تفسیر داده‌ها را نیز از همان ابتدا مشخص کند. مقاله حاضر با تکیه بر راهنمای ICH E9(R1) و مقاله معتبر منتشر شده در مجله BMJ (2024)، به معرفی کامل و کاربردی این چارچوب می‌پردازد.

    چارچوب Estimand چیست و چرا اهمیت دارد؟

    Estimand در لغت به‌معنای «چیزی که باید تخمین زده شود» است، اما در مطالعات بالینی، به یک چارچوب مشخص برای تعریف هدف نهایی تحلیل آماری اشاره دارد. این مفهوم، پلی است میان سؤال پژوهشی بالینی و روش تحلیل آماری که نتایج پژوهش را تولید می‌کند.
    در گذشته، تعریف هدف مطالعه مبهم بود و مشخص نمی‌کرد اگر شرکت‌کننده‌ای مصرف دارو را قطع کند، از درمان جایگزین استفاده کند یا قبل از پایان مطالعه فوت کند، چگونه باید داده‌های او در تحلیل گنجانده شود. چارچوب Estimand این ابهامات را با ساختاری ۵ مؤلفه‌ای برطرف می‌کند و از ابتدا مشخص می‌سازد:

    • دقیقاً کدام اثر از کدام مداخله،

    • در چه جمعیتی،

    • بر چه متغیری،

    • با چه نوع تحلیل و خلاصه‌سازی،

    • و در صورت بروز رویدادهای خاص در طول مطالعه، با چه روشی باید تحلیل شود.

    اهمیت این چارچوب در آن است که:

    • باعث شفافیت در اهداف مطالعه می‌شود؛

    • مانع از تفسیر نادرست نتایج در حضور داده‌های پیچیده یا ناقص می‌شود؛

    • و در نهایت، پاسخ‌گویی پژوهش را در برابر نهادهای نظارتی مانند EMA و FDA تسهیل می‌کند.

    در ادامه، به‌صورت گام‌به‌گام اجزای این چارچوب و نحوه پیاده‌سازی آن در مطالعات بالینی را بررسی خواهیم کرد.

    پنج مؤلفه اصلی در طراحی Estimand

    چارچوب Estimand از پنج مؤلفه کلیدی تشکیل شده است که در کنار هم به پژوهشگر امکان می‌دهند هدف آماری مطالعه را با دقت و شفافیت تعریف کند. این مؤلفه‌ها در واقع پایه‌های اصلی یک Estimand هستند و باید پیش از شروع مطالعه، به‌ویژه در فاز طراحی پروتکل، مشخص و مستند شوند.
     

    1. جمعیت هدف (Population)

    جمعیت هدف شامل گروهی از افراد است که پرسش پژوهش درباره آن‌ها مطرح می‌شود. این جمعیت باید قابل تعریف، قابل دسترس و دارای ویژگی‌های مشخص باشد. برخلاف تصور رایج، جمعیت هدف در چارچوب Estimand صرفاً به افرادی که وارد مطالعه می‌شوند محدود نمی‌شود، بلکه به کسانی اشاره دارد که نتایج مطالعه باید برای آنان قابل تعمیم باشد.

    مثال:
    بیماران بزرگسال مبتلا به دیابت نوع ۲ که در ۱۲ ماه گذشته حداقل یک‌بار هموگلوبین A1C بالای ۸٪ داشته‌اند.

    نکته مهم این است که در هنگام تحلیل، فقط داده‌های جمع‌آوری‌شده از شرکت‌کنندگان وارد مطالعه (study participants) استفاده می‌شود، اما تعریف صحیح جمعیت هدف (Target Population) به تعیین دقت و تعمیم‌پذیری نتایج کمک می‌کند.

    ۲. متغیر پیامد (Variable)

    منظور از Variable، متغیر وابسته یا outcome اصلی است که اثر مداخله بر آن ارزیابی می‌شود. این متغیر باید از پیش مشخص شده، قابل اندازه‌گیری، و از نظر بالینی یا سیاست‌گذاری دارای اهمیت باشد.

    مثال‌ها:

    • میزان HbA1c در پایان هفته ۲۴

    • تعداد روزهای بدون نیاز به بستری در ICU در ۳۰ روز اول پس از جراحی

    در چارچوب Estimand، باید مشخص شود این متغیر در چه زمان و با چه تعریفی اندازه‌گیری می‌شود، و آیا ترکیبی (composite) است یا تک‌متغیره.

    ۳. مداخله و مقایسه‌کننده (Intervention & Comparator)

    در این مؤلفه، مداخله‌ای که قصد ارزیابی آن داریم و گروه مقایسه‌کننده (کنترل، دارونما یا درمان جایگزین) تعریف می‌شود. این تعریف باید دقیق باشد و شامل جزئیات دوز، مدت، نحوه تجویز و زمان‌بندی مداخله باشد.

    مثال:

    مداخله: تزریق زیرجلدی داروی X به میزان ۱۰ میلی‌گرم، هفته‌ای یک‌بار به‌مدت ۶ ماه
    مقایسه‌کننده: دارونما (placebo) با همان فرکانس و روش تجویز

    در مواردی که چند بازوی درمانی وجود دارد، برای هر مقایسه، estimand جداگانه‌ای تعریف می‌شود.

    ۴. روش خلاصه‌سازی اثر (Summary Measure)

    در این بخش باید مشخص شود اثر درمان بر outcome چگونه خلاصه خواهد شد. به‌عبارت دیگر، کدام شاخص آماری قرار است گزارش شود؟

    انواع رایج Summary measure:

    • میانگین تفاوت بین دو گروه (Mean difference)

    • نسبت شانس (Odds Ratio)

    • نسبت خطر (Hazard Ratio)

    • نسبت نسبی (Relative Risk)

    مثال:

    میانگین تفاوت HbA1c بین دو گروه در پایان هفته ۲۴

    این مؤلفه نقش کلیدی در تعیین نوع آزمون آماری و طراحی تحلیل نهایی دارد.

    ۵. رویدادهای lnhogiB'v (Intercurrent Events) و نحوه برخورد با آن‌ها

    رویدادهای lnhogiB'v، رویدادهایی هستند که پس از شروع مداخله اتفاق می‌افتند و می‌توانند تفسیر اثر درمان را تحت‌تأثیر قرار دهند. چارچوب Estimand، پژوهشگر را ملزم می‌سازد که پیشاپیش تصمیم بگیرد با این رویدادها چگونه رفتار خواهد کرد.

    مثال‌هایی از Intercurrent events:

    • قطع مصرف دارو توسط شرکت‌کننده

    • استفاده از درمان نجات‌دهنده (Rescue Therapy)

    • شروع درمان جایگزین توسط پزشک

    • فوت شرکت‌کننده پیش از پایان مطالعه

    استراتژی‌های برخورد با رویدادهای مداخله‌گر

    در ادامه مقاله، پنج رویکرد اصلی برای مواجهه با این نوع رویدادها را بررسی خواهیم کرد که عبارت‌اند از:

    1. Treatment Policy Strategy

    2. Composite Strategy

    3. Hypothetical Strategy

    4. While-on-Treatment Strategy

    5. Principal Stratum Strategy

    هر یک از این رویکردها منطق خاص خود را دارند و انتخاب میان آن‌ها به نوع پژوهش، متغیر outcome و هدف تحلیل بستگی دارد. این بخش از Estimand دقیقاً جایی است که تمایز آن با مفاهیمی مانند intention-to-treat و per-protocol تحلیل مشخص می‌شود.

    بررسی رویدادهای مداخله‌گر (Intercurrent Events) در چارچوب Estimand

    در مسیر اجرای یک کارآزمایی بالینی، همواره ممکن است رویدادهایی رخ دهند که بر توانایی ما برای اندازه‌گیری دقیق اثر درمان تأثیر بگذارند. این وقایع که پس از شروع مداخله رخ می‌دهند، در چارچوب Estimand با عنوان رویدادهای مداخله‌گر (Intercurrent Events) شناخته می‌شوند.

    این مفهوم یکی از نوآوری‌های کلیدی چارچوب Estimand است و تحلیل‌گر را ملزم می‌سازد که پیشاپیش تصمیم بگیرد در صورت وقوع این رویدادها، تحلیل داده‌ها چگونه باید انجام شود. به عبارت دیگر، ما نمی‌توانیم صرفاً داده‌های نهایی را تحلیل کنیم، بلکه باید روشن کنیم که داده‌های تحت تأثیر این وقایع چه جایگاهی در تحلیل نهایی دارند.

    تعریف رویدادهای مداخله‌گر

    طبق راهنمای ICH E9(R1)، یک Intercurrent Event عبارت است از:

    «هر رویدادی که پس از شروع درمان رخ دهد و تفسیر یا توانایی اندازه‌گیری هدف موردنظر (estimand) را تحت تأثیر قرار دهد.»

    نمونه‌هایی رایج از رویدادهای مداخله‌گر

    رویدادهای مداخله‌گر می‌توانند انواع مختلفی داشته باشند و معمولاً بسته به نوع مطالعه، متفاوت هستند. مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

     ۱. قطع درمان (Treatment Discontinuation)

    اگر شرکت‌کننده به هر دلیل درمان را متوقف کند (مثلاً به دلیل عوارض جانبی یا عدم تمایل)، تفسیر اثر واقعی درمان دچار ابهام می‌شود.

    ۲. شروع درمان جایگزین (Switching to Alternative Treatment)

    ممکن است پزشک در میانه مسیر، تصمیم بگیرد درمان جدیدی به بیمار بدهد که اثر آن مستقل از درمان اولیه است.

    ۳. استفاده از درمان نجات‌دهنده (Rescue Therapy)

    در برخی مطالعات، استفاده از داروهای کمکی یا اضطراری مجاز است؛ اما این می‌تواند تحلیل پیامد اصلی را دستخوش تغییر کند.

    ۴. مرگ شرکت‌کننده پیش از پایان مطالعه

    در مواردی که outcome وابسته به زمان یا کیفیت زندگی است، فوت شرکت‌کننده یک عامل مداخله‌گر کلیدی محسوب می‌شود.

    ۵. عدم مراجعه یا ترک مطالعه (Loss to Follow-up)

    نبود داده‌های پایانی به دلیل خروج از مطالعه، تفسیر اثر درمان را با چالش مواجه می‌کند.

    نقش تعیین تکلیف رویدادهای مداخله‌گر در تحلیل

    نقطه تمایز چارچوب Estimand با رویکردهای سنتی در همین‌جاست:
    در روش‌های کلاسیک، معمولاً این رویدادها پس از وقوع، با تکنیک‌هایی مانند تحلیل intention-to-treat یا per-protocol مدیریت می‌شدند، اما در Estimand، پژوهشگر پیش از شروع مطالعه باید مشخص کند که در صورت بروز چنین رویدادهایی، چه تحلیلی انجام خواهد داد.

    در ادامه، در بخش بعدی، استراتژی‌های رایج برای مدیریت این رویدادها را معرفی خواهیم کرد.

    استراتژی‌های برخورد با رویدادهای مداخله‌گر در تحلیل آماری

    پس از شناسایی رویدادهای مداخله‌گر در یک مطالعه بالینی، گام مهم بعدی در طراحی Estimand آن است که مشخص کنیم با این رویدادها چگونه برخورد خواهد شد. این تصمیم، نقش حیاتی در تفسیر اثر درمان دارد و می‌تواند منجر به نتایج بسیار متفاوتی شود.

    در چارچوب Estimand، پنج استراتژی اصلی برای مدیریت رویدادهای مداخله‌گر تعریف شده‌اند. هر استراتژی رویکرد متفاوتی نسبت به پیامد مطالعه، داده‌های حذف‌شده یا تغییریافته، و اثر مداخله دارد. انتخاب استراتژی باید بر مبنای هدف علمی مطالعه و نه صرفاً محدودیت‌های تحلیلی انجام شود.

    ۱. استراتژی سیاست درمان (Treatment Policy Strategy)

    در این استراتژی، تمام داده‌ها صرف‌نظر از وقوع رویداد مداخله‌گر وارد تحلیل می‌شوند. این استراتژی معادل مفهومی رویکرد Intention-to-Treat (ITT) است.

    مثال:
    اگر بیماری مصرف دارو را متوقف کرده یا از داروی نجات‌دهنده استفاده کرده باشد، همچنان پیامد نهایی او (مثلاً HbA1c در هفته ۲۴) در تحلیل لحاظ می‌شود.

    مزیت: حفظ واقع‌گرایی درمان در دنیای واقعی
     ضعف: ممکن است اثر واقعی مداخله را مخدوش کند.

     ۲. استراتژی فرضی (Hypothetical Strategy)

    در این رویکرد، تحلیل فرض می‌کند که رویداد مداخله‌گر رخ نداده است. پژوهشگر تلاش می‌کند اثر درمان را در یک سناریوی فرضی بدون آن رویداد تخمین بزند.

    مثال:
    اگر بیماری از داروی نجات‌دهنده استفاده کرده، فرض می‌شود او استفاده نکرده و بر این اساس داده‌ها با مدل‌سازی یا شبیه‌سازی آماری تحلیل می‌شوند.

     مزیت: امکان تفکیک دقیق‌تر اثر درمان
     ضعف: وابسته به مفروضات آماری پیچیده

     ۳. استراتژی ترکیبی (Composite Strategy)

    در این استراتژی، رویداد مداخله‌گر به‌عنوان بخشی از متغیر پیامد تعریف می‌شود. به بیان ساده‌تر، outcome ترکیبی از رویداد مداخله‌گر و پیامد اصلی است.

    مثال:
    در مطالعه‌ای که outcome اصلی آن بقای بدون بستری است، استفاده از درمان نجات‌دهنده به‌عنوان «شکست درمان» تلقی می‌شود و در outcome ثبت می‌گردد.

     مزیت: ساده و عینی
    ضعف: تحلیل اثر مداخله بر outcome واقعی را مبهم می‌کند.

    ۴. استراتژی در طول درمان (While-on-Treatment Strategy)

    در این رویکرد، فقط داده‌هایی تحلیل می‌شوند که تا قبل از وقوع رویداد مداخله‌گر ثبت شده‌اند. در واقع تحلیل محدود به بازه زمانی «قبل از رویداد» است.

    مثال:
    اگر بیماری مصرف دارو را در هفته ۱۰ قطع کرده، فقط داده‌های مربوط به هفته‌های ۰ تا ۱۰ وارد تحلیل می‌شوند.

     مزیت: تمرکز بر اثر خالص درمان
     ضعف: کاهش قدرت آماری به دلیل حذف داده‌ها

    ۵. استراتژی طبقه اصلی (Principal Stratum Strategy)

    این روش شامل تحلیل اثر درمان در زیربخشی از جمعیت است که می‌دانیم (یا فرض می‌کنیم) آن‌ها دچار رویداد مداخله‌گر نمی‌شوند.

    مثال:
    بررسی اثر دارو فقط در بیمارانی که می‌دانیم درمان را کامل می‌کنند و از داروی نجات‌دهنده استفاده نمی‌کنند.

    مزیت: خلوص بالای اثر درمان
     ضعف: نیاز به مفروضات قوی، قابلیت تعمیم پایین

    مقایسه و انتخاب استراتژی مناسب

    انتخاب استراتژی مناسب باید بر مبنای هدف مطالعه، ماهیت outcome، و ارزش‌های اخلاقی و عملیاتی مطالعه صورت گیرد. جدول زیر خلاصه‌ای از ویژگی‌های مقایسه‌ای این استراتژی‌ها را نشان می‌دهد:

    استراتژی چارچوب Estimand

    استراتژی

    واقع‌گرایی

    پیچیدگی تحلیلی

    خطر تعمیم‌ناپذیری

    Treatment Policy

    بالا

    کم

    پایین

    Hypothetical

    متوسط

    بالا

    متوسط

    Composite

    بالا

    کم

    متوسط

    While-on-Treatment

    پایین

    متوسط

    بالا

    Principal Stratum

    پایین

    بالا

    بالا

    در ادامه مقاله، با بررسی یک مثال واقعی از یک کارآزمایی بالینی مشهور، نشان خواهیم داد که انتخاب استراتژی چگونه می‌تواند نتایج را به‌طور چشمگیری تغییر دهد.

    نمونه تصویری چارچوب estimand

    نمونه واقعی: تحلیل چارچوب Estimand در مطالعه FLO‑ELA

    برای درک بهتر نحوه به‌کارگیری چارچوب Estimand در عمل، بررسی یک مطالعه واقعی می‌تواند بسیار آموزنده باشد. مقاله BMJ (2024) از مطالعه‌ای تحت عنوان FLO-ELA trial به‌عنوان مثال استفاده می‌کند؛ (تصویر مفهومی در بالا قابل مشاهده است.) مطالعه‌ای تصادفی‌شده که اثر الگوریتم پایش همودینامیک مبتنی بر خروجی قلبی را بر پیامدهای بیماران تحت جراحی اورژانسی بررسی کرده است.

    هدف مطالعه FLO‑ELA چه بود؟

    هدف این مطالعه، بررسی تأثیر استفاده از الگوریتم مبتنی بر پایش خروجی قلبی (Cardiac Output-Guided Hemodynamic Therapy) بر تعداد روزهای زنده و خارج از بیمارستان طی ۳۰ روز نخست پس از عمل جراحی بود.

    چالش اصلی در طراحی Estimand در این مطالعه

    در این کارآزمایی، گروهی از بیماران که قرار بود جراحی شوند، در نهایت به دلایل مختلف عمل جراحی دریافت نکردند. از جمله:

    • وخامت حال بالینی و لغو جراحی

    • فوت پیش از جراحی

    • تغییر در تصمیم پزشک

    این موضوع چالش مهمی برای تحلیل ایجاد کرد:

    آیا باید این بیماران را در تحلیل پیامد وارد کرد؟ اگر بله، با چه روشی؟
    آیا تحلیل فقط بر اساس کسانی که جراحی شدند انجام شود یا همه شرکت‌کنندگان تصادفی‌شده؟

    دو Estimand برای یک مطالعه

    مطالعه FLO‑ELA در واقع از دو Estimand متفاوت استفاده کرد تا پاسخ دو سؤال بالینی جداگانه را بدهد:

    Estimand شماره ۱ – مبتنی بر Treatment Policy

    این تحلیل شامل تمام بیماران تصادفی‌شده بود، صرف‌نظر از اینکه جراحی انجام داده‌اند یا نه.
    استراتژی مورد استفاده برای رویداد «عدم انجام جراحی» در این تحلیل، Treatment Policy Strategy بود.

    هدف: اثر مداخله بر کل جمعیت با نیت اولیه برای درمان (نزدیک به دنیای واقعی)

     Estimand شماره ۲ – مبتنی بر Principal Stratum

    در این تحلیل، فقط بیمارانی گنجانده شدند که در نهایت عمل جراحی دریافت کردند.
    رویکرد اتخاذشده، Principal Stratum Strategy بود که تنها زیربخشی از جمعیت را هدف قرار می‌دهد.

    هدف: اثر مداخله صرفاً در بیمارانی که مداخله عملی را دریافت کرده‌اند

    مقایسه نتایج در دو Estimand

    در مقاله BMJ نشان داده می‌شود که استفاده از این دو رویکرد، منجر به تفاوت قابل‌توجهی در نتایج عددی و تفسیر اثربخشی مداخله شد:

    مقایسه نتایج مطالعه بر اساس چارچوب stimand

    رویکرد

    جمعیت مورد تحلیل

    نتیجه اصلی

    تفسیر

    Treatment Policy

    همه بیماران تصادفی‌شده

    تفاوت جزئی، معنادار نبود

    مداخله در دنیای واقعی اثر زیادی ندارد

    Principal Stratum

    فقط جراحی‌شده‌ها

    تفاوت معنادار به نفع مداخله

    در میان جراحی‌شده‌ها، درمان مؤثر است

    درس‌هایی از FLO‑ELA برای پژوهشگران

    1. انتخاب Estimand نه‌تنها فنی، بلکه مفهومی است.
      بسته به اینکه سؤال دقیق علمی چیست، باید جمعیت و استراتژی تحلیل متفاوت انتخاب شود.

    2. در بسیاری از مطالعات، ممکن است نیاز به بیش از یک Estimand باشد.
      برای پاسخ به سؤالات علمی مکمل، تعریف Estimandهای موازی با رویکردهای تحلیلی متفاوت ضروری است.

    3. نتیجه تحلیل بدون درک چارچوب Estimand ممکن است گمراه‌کننده باشد.
      بدون اطلاع از اینکه پیامد چگونه تحلیل شده و با چه فرضی، تفسیر نتایج می‌تواند نادرست باشد.

    تفاوت Estimand، Estimator و Estimate در مطالعات بالینی

    در بسیاری از متون پژوهشی، این سه واژه به‌نظر شبیه می‌آیند اما در واقع هرکدام مفهوم و نقش متمایزی در طراحی و تحلیل مطالعه دارند. آگاهی دقیق از تفاوت آن‌ها، کلید فهم درست چارچوب Estimand و کاربرد آن در پژوهش‌های بالینی است.

    Estimand چیست؟

    Estimand هدف یا سؤال پژوهشی دقیق است که می‌خواهیم در مطالعه پاسخ دهیم. این مفهوم نشان می‌دهد که دقیقاً کدام اثر درمان باید تخمین زده شود، با در نظر گرفتن جمعیت، مداخلات، متغیر پیامد، خلاصه‌سازی اثر، و نحوه برخورد با رویدادهای مداخله‌گر.

    Estimator چیست؟

    Estimator یک روش آماری یا مدل است که برای برآورد مقدار Estimand استفاده می‌شود. مثلاً، می‌تواند یک مدل رگرسیونی، میانگین‌گیری ساده یا آزمون آماری باشد.

    Estimate چیست؟

    Estimate نتیجه یا مقداری است که با استفاده از Estimator بر اساس داده‌های جمع‌آوری شده، به دست می‌آید. به عبارت ساده، عددی که گزارش می‌شود و نمایانگر اثر درمان در مطالعه است.

    خلاصه تفاوت‌ها در جدول

    مفهوم

    تعریف

    نقش در مطالعه

    Estimand

    هدف دقیق پژوهش؛ اثر مورد نظر برای تخمین زدن

    تعریف سؤال پژوهش و چارچوب کلی تحلیل

    Estimator

    روش آماری برای برآورد Estimand

    مدل، فرمول یا الگوریتم آماری

    Estimate

    نتیجه حاصل از اجرای Estimator روی داده‌ها

    عدد یا مقدار نهایی گزارش‌شده

    اهمیت تشخیص این مفاهیم

    درک تفاوت این سه مفهوم باعث می‌شود:

    • طراحی مطالعه دقیق‌تر شود؛

    • انتخاب روش تحلیل صحیح‌تر انجام شود؛

    • و گزارش نتایج از نظر علمی شفاف و قابل‌اعتماد گردد.

    نقش چارچوب Estimand در ارتقای کیفیت گزارش و تفسیر نتایج مطالعات بالینی

    اهمیت گزارش دقیق Estimand

    یکی از چالش‌های عمده در مطالعات بالینی، ابهام در هدف تحلیل و نحوه برخورد با داده‌های پیچیده است. چارچوب Estimand با تعریف دقیق هدف مطالعه، کمک می‌کند که:

    • گزارش نتایج به صورت شفاف و قابل فهم باشد؛

    • خوانندگان و نهادهای نظارتی بتوانند ارزیابی دقیق‌تری از نتایج داشته باشند؛

    • و از سوء‌تفسیر و برداشت‌های نادرست در تفسیر نتایج جلوگیری شود.

    Estimand و الزامات نظارتی

    سازمان‌های نظارتی معتبر جهانی مانند FDA و EMA، در دستورالعمل‌های جدید خود، تأکید دارند که مطالعات بالینی باید Estimandهای خود را به طور شفاف مشخص کنند تا:

    • فرآیند تأیید دارو یا درمان با دقت و سرعت بیشتری انجام شود؛

    • و تصمیم‌گیری‌های بالینی و سیاست‌گذاری‌ها بر پایه داده‌های علمی و قابل اعتماد باشد.

    تأثیر Estimand بر تحلیل حساسیت (Sensitivity Analysis)

    تعریف Estimand امکان انجام تحلیل‌های حساسیت دقیق و هدفمند را فراهم می‌کند که:

    • به بررسی پایداری نتایج در برابر فرضیات مختلف کمک می‌کند؛

    • و اعتبار نتایج نهایی را افزایش می‌دهد.

    بهبود ارتباط بین تیم‌های پژوهشی و بالینی

    با استفاده از چارچوب Estimand، ارتباط میان طراحان مطالعه، تحلیل‌گران آماری، پزشکان و سایر ذینفعان تسهیل می‌شود و باعث همسویی در اهداف پژوهش و برداشت نتایج می‌گردد.

    جمع‌بندی: از سؤال پژوهش تا تحلیل دقیق با چارچوب Estimand

    چارچوب Estimand ابزاری نوین و حیاتی در مطالعات بالینی است که به پژوهشگران کمک می‌کند تا اهداف دقیق و روشنی برای تحلیل داده‌های خود تعیین کنند. با تعریف پنج مؤلفه کلیدی — جمعیت هدف، متغیر پیامد، مداخله و مقایسه‌کننده، روش خلاصه‌سازی اثر، و نحوه برخورد با رویدادهای مداخله‌گر — این چارچوب ابهامات سنتی را در طراحی و تحلیل پژوهش‌ها برطرف می‌سازد.

    رویدادهای مداخله‌گر (Intercurrent Events) و استراتژی‌های متنوع مدیریت آن‌ها، محوریت ویژه‌ای در این چارچوب دارند و باعث می‌شوند که تحلیل‌ها از ابهام و برداشت‌های نادرست مصون بمانند. نمونه‌های عملی مانند مطالعه FLO-ELA نشان داده‌اند که انتخاب درست Estimand می‌تواند به طور چشمگیری بر نتایج و تفسیر آن‌ها تأثیرگذار باشد.

    علاوه بر این، چارچوب Estimand نه تنها کیفیت طراحی و تحلیل مطالعات را افزایش می‌دهد، بلکه موجب شفافیت در گزارش‌دهی و تسهیل ارتباط میان تیم‌های پژوهشی، تحلیل‌گران و نهادهای نظارتی می‌شود.

    بنابراین، به پژوهشگران توصیه می‌شود که در طراحی پروتکل‌های بالینی به ویژه کسانی که بر اساس چک لیست پژوهشی فعالیت دارند، پیش از هر چیز، Estimand خود را با دقت تعریف کرده و استراتژی‌های مرتبط را به روشنی مستندسازی کنند تا راه برای تحلیل‌های دقیق، گزارش‌های شفاف و تصمیم‌گیری‌های علمی و بالینی مستحکم هموار گردد.

     

    The estimands framework: a primer on the ICH E9(R1) addendum
    Kahan B C, Hindley J, Edwards M, Cro S, Morris T P. | BMJ

    نظر خود را برای ما ارسال کنید

    اگر وارد حساب کاربری شوید، فیلدهای نام و ایمیل به طور خودکار پر می‌شوند.

    کامنت‌ها

    هیچ کامنتی برای این پست وجود ندارد.